بیا قرار بگذاریم که . . .
بیا قرار بگذاریم که . . .
هیچ وقت با هم قرار ی نداشته باشیم !
بگذار همیشه اتفاق بیافتد !
...
این طور بهتر است من هر لحظه منتظر اتفاقم !
منتظر ِ یک اتفاق که " تــــو " را به " مـن " برساند.
نه کلاغ را ...
نه
کلاغ را بگذاریم برای آخر
نگاهت پر
خاطره ات پر
صدایت پر
کلاغ پر...؟؟
نه
کلاغ را بگذاریم برای آخر
جوانی ام پر
سیگار هایم پر
من هم پر...
حالا تو مانده ای و کلاغ پر...!!!
نه تو می مانی و ...
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچیک از مردم این آبادی...
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز